41 - سوال : چگونه به خدا افترا می بندند ؟

انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً «النساء 50»

بنگر چگونه بر خدا دروغ مى‌بندند! و همين گناه آشكار براى (مجازات) آنان بس است.

نکته ها

خودبرتربينى يهود- كه خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا مى‌دانستند- بزرگ‌ترين افترا بر خداست، چون خداوند هيچ كسى را فرزند خويش قرار نداده و همه در نزد او برابرند و امتياز، براى ايمان و تقوا است.

در افترا، علاوه بر دروغ، تهمت، ايذاء، ظلم و هتك حيثيّت هم هست. افترا بر خدا روزه را باطل مى‌كند.

امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ، از شرابخوارى بدتر است، ولى افترا از دروغ هم سخت‌تر است.

پیام ها

1- پيامبر موظّف به شناخت وارزيابى اعمال وعقائد اهل كتاب است. انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ‌ .

2- تزكيه‌ى نابجاى نفس و خود را مقرّب درگاه خدا دانستن، افترا بر خدا و مانع‌ رشد است. كلمه «اثم» در لغت به چيزى گفته مى‌شود كه انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. «كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً»


37 : آیا مالتان را پس می گیرید ؟!!!

وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى‌ بَعْضُكُمْ إِلى‌ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً «النساء 21»

و چگونه آن مال را پس مى‌گيريد، در حالى كه هر يك از شما از ديگرى كام گرفته‌ايد و همسرانتان از شما (هنگام ازدواج، براى پرداخت مهريه) پيمان محكم گرفته‌اند!

پیام ها

1- در نهى از منكر بايد از عواطف انسانى هم بهره گرفت. شما كه مدّتها با همسر خود روابط كامل داشته و كامياب شده‌ايد چرا اكنون مهريه او را به ناحقّ پس مى‌گيريد. «قَدْ أَفْضى‌ بَعْضُكُمْ إِلى‌ بَعْضٍ»

2- هنگام ناراحتى‌هاى زندگى، به ياد لذّت‌هاى قبل باشيم. «قَدْ أَفْضى‌»

3- در بيان امور مربوط به شويى، ادب را مراعات كنيم. «أَفْضى‌»


4- مهريّه حقّى است براى ن كه در برابر هم‌خوابى تعيين شده است. «قَدْ أَفْضى‌»

5- عقد ازدواج، يك ميثاق محكم است. «مِيثاقاً غَلِيظاً»

6- پس گرفتن مهريه پيمان شكنى است. وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ‌ . وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً


216 - سوال : آیا این برای آنها نشانه نیست .؟ أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَنِي إِسْرائِيلَ «شعرا 197» آيااين كه علماى بنى‌اسرائيل از آن (قرآن) اطلاع دارند، براى آنان (مشركان عرب) نشانه‌اى (بر صحّت آن) نيست؟ وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى‌ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ «198» (بر فرض) اگر ما قرآن را بر بعضى غير عرب‌ها نازل مى‌كرديم. فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ «شعرا 199» پس او آن را برايشان مى‌خواند، عرب‌ها به آن ايمان
215 - سوال :آیا در همینجا با امنیت رها شده هستید ؟ أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ «شعرا 146» فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «147» وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ «148» وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ «149» آيا (فكر مى‌كنيد) شما در آنچه در اين دنيا داريد، در أمن وامان رها خواهيد شد؟ در باغ‌ها و چشمه‌ها. و كشتزارها و نخل‌هايى كه شكوفه‌اش لطيف و بر هم نشسته است. (و هيچ مسئوليّت و بازگشتى نخواهيد داشت؟) و شما (ماهرانه) از كوه‌ها
214 - سوال : . آیا تقوی ندارند ؟ . وَ إِذْ نادى‌ رَبُّكَ مُوسى‌ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «شعرا 10» قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ «11» قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ «12» و (يادكن) زمانى كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سوى قوم ستمكار برو. قوم فرعون؛ آيا پروا نمى‌كنند؟! (موسى) گفت: پروردگارا! مى‌ترسم مرا تكذيب كنند. نکته ها در اين سوره، هفت بار اين جمله تكرار شده است: «أَ لا تَتَّقُونَ»*، «أَ لا يَتَّقُونَ» آرى، اگر تقوا
213 - آیا گیاهانی متنوع که در زمین رویاندن را نمی بینی ؟ أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «شعرا 7» آيا به زمين نگاه نكردند كه از هر نوع (روييدنى) نيكو چقدر رويانديم؟ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8» قطعاً در اين (آفرينش نيكو) عبرت و نشانه‏اى است، ولى بيشترشان ايمان آورنده نيستند. وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «شعرا 9» و به راستى پروردگار تو همان نفوذ ناپذير
212- آیا نمی بینی که خداوند تعالی چگونه سایه را گسترش می دهد . ؟ أَ لَمْ تَرَ إِلى‌ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا «فرقان 45» آيا به (قدرت) پروردگارت نمى‌نگرى كه چگونه سايه را گسترده است؟ و اگر مى‌خواست آن را ساكن (و ثابت) قرار مى‌داد (تا هميشه شب يا بين‌الطلوعين باشد) سپس خورشيد را دليل و نمايانگر آن قرار داديم. ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً «46» سپس آن سايه را (اندك
211 - سوال : بدنبال سوال قبل می فرماید : یا گمان می کنی که اکثر اینها می شنوند یا تعقل می کنند ؟!!! أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا «فرقان 44» آيا گمان مى‌كنى كه اكثر كفّار (حقّ را) مى‌شنوند و (در آن) مى‌انديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه گمراه‌ترند. (زيرا ارزش انسان به تعقّل و بينش اوست). نکته ها قرآن به هنگام انتقاد از كفّار، كلمه‌ى اكثر را به كار
210- سوال : آیا میبینی کسی که غیر خدا را معبود قرار داده ؟!!! أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا «فرقان 43» آيا كسى كه هواى نفس خود را معبود خود قرار داده است ديده‌اى؟ آيا تو مى‌توانى وكيل او باشى (و به دفاع از او برخيزى و او را هدايت كنى)؟ نکته ها به هر معبودى غير از حقّ، هوى گفته مى‌شود. هوى‌پرستى از نظر قرآن و روايات: هواپرستى، سرچشمه غفلت است. «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ
209- سوال : آيا شما بندگان مرا گمراه كرديد، يا خودشان راه را گم كردند؟ وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ «فرقان 17» (و ياد كن) روزى كه خداوند مشركان و آن‌چه را به جاى خدا مى‌پرستيدند (در يك جا) محشور كند، پس (به معبودهاى آنان) گويد: آيا شما بندگان مرا گمراه كرديد، يا خودشان راه را گم كردند؟ نکته ها در قرآن، عوامل گمراهى و انحراف چنين معرّفى شده‌اند: 1.
208 - سوال : آیا این عقابها بهتر یا اون بهشت جاودانی که به متقین وعده داده شده ؟ قُلْ أَ ذلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً «فرقان 15» (اى پيامبر!) به مردم بگو: آيا اين (ذلّت و عذاب) بهتر است يا بهشت جاودانى كه به پرهيزكاران وعده داده شده و سزا و سرانجام آنان است؟ سپس روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده دستور می‌دهد آنها را به یک داوری دعوت کند .
207- سوال : آيا در دل‌هايشان بيمارى است، يا دچار شك شده‌اند، يا بيم آن دارند كه خداوند و پيامبرش حقّى از آنان ضايع كنند؟ أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «نور 50» آيا در دل‌هايشان بيمارى است، يا دچار شك شده‌اند، يا بيم آن دارند كه خداوند و پيامبرش حقّى از آنان ضايع كنند؟ (نه)، بلكه آنان خود ستمگرند.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ دبستان مشهدی فرد خرید Priscillamdwo501 News دانلود فیلم و سریال رایگان ایرانی اشپزی مجله انتخاب من دانلود آهنگ جدید | Song2Song